بررسي ميزان سلامت رواني همسران شهدا ، فرزندان شهدا و همسران ايثارگران


 






 

چكيده:
 

پژوهش حاضر با هدف تعيين ميزان سلامت رواني همسران شهدا ، فرزندان شهدا و همسران ايثارگران و نيز تعيين ارتباط ميزان سلامت رواني همسران شهدا با فرزندان شهد ا و تعيين تفاوت ميزان سلامت رواني همسران شهدا و همسران ايثارگران انجام گرفت.
از ميان خانواده هاي ايثارگران استان زنجان ، 251 نفر ازهمسران شهدا، فرزندان شهدا و همسران ايثارگران با استفاده از روش نمونه گيري طبقه اي تصادفي با توجه به نوع ايثارگري و منطقه محل سكونت انتخاب گرديدند . از آزمون SCL 25كه آزمون استانداردي است ، براي اندازه گيري سلامت رواني استفاده شد. از آزمون هاي آماري Tو Rاستفاده گرديد و اين يافته ها بدست آمد:
بين ميزان سلامت رواني همسران شهدا و همسران ايثارگر تفاوت وجود دارد.
بين ميزان سلامت رواني همسران شهدا و فرزندان شهدا ارتباط وجود ندارد .
بين سن همسر شهيد در زمان شهادت همسر با ميزان سلامت رواني آنان ارتباط وجود دارد .
بين ميزان سلامت رواني فرزندان شاهد دختر و پسر تفاوت وجود ندارد .
پژوهشگر نتيجه گرفت بين ميزان سلامت رواني همسران شهدا با فرزندان شهدا ارتباط وجود ندارد . ولي بين سن همسر شهيد در زمان شهادت همسر با ميزان سلامت رواني آنان ارتباط وجود دارد .

مقدمه
 

زندگي معمولاً با استرس و فشار رواني همراه است. يك فرد از زمان تولد تا زمان مرگ با استرس هاي مثبت و منفي متعددي كه معمولاً زندگي وي را از جهات كمي و كيفي تحت تاثير قرار مي دهند، مواجه مي شود. قيزيولوژيست ها، استرس را يك واكنش جسماني نسبت به محركات و تغييرات محيطي مي دانند. روان شناسان استرس را ناشي از موقعيت هاي اجتماعي و رواني مختلفي كه توانايي ايجاد اختلالات رفتاري و رواني در افراد را دارند، مي دانند. افراد پس از مواجهه با استرس هاي منفي شديد و مداوم، آمادگي ابتلا به بيماري هاي جسماني و رواني مختلف و حتي مرگ را پيدا مي نمايند . قرار گرفتن طولاني مدت فرد در معرض استر سهاي شديد و منفي به تغييرات مهم فيزيولوژيكي و رواني و بي ثباتي محيط داخلي بدن منجر مي شود. اين حالت عدم تعادل در محيط داخلي منجر به ازدياد علائم و علل بيمار يهاي خاص مي گردد.
جنگ به عنوان يك عامل استرس زاي شديد واقعه اي است كه در طول تاريخ ايران بارها بر ما تحميل شده است . جنگ اخير عراق عليه جمهوري اسلامي ايران يكي از طولاني ترين جنگ هاي تحميل شده بر كشورمان است كه با توجه به ماهيت تدافعي،مردمي و اعتقادي آن جايگاه خاصي در ميان ساير جنگ ها دارد. هر چند دفاع از ارزش هاي اسلامي و تماميت ارضي كشور يك وظيفه شرعي و ملي اجتناب ناپذير محسوب مي شود. اما هرگز نبايد از پيامدهاي منفي آن از جمله خسارات جبران ناپذيري كه از طريق شهيد، مجروح، معلول و مفقود شدن تعداد زيادي از بهترين افراد جامعه (رزمندگان و ايثارگران) به بار آمده غفلت ورزيد. يكي ازاين پيامدهاي منفي،عوارض و آثاررواني آن برروي خانواده هاي ايثارگران مي باشد. مطالعه فراواني، انواع و شدت و ضعف آسيب هاي روان شناختي خانواده هاي ايثارگران و كمك به درمان آنها، تاثير مهمي در سلامت آنان و بهبود زندگي خانوادگي، اجتماعي و شغلي آنان خواهد داشت. فرد آسيب ديده نه تنها خود دچار مشكل خواهد شد، بلكه محيط خانواده نيز به تأثير از وي در معرض خطر خواهد بود (خاقاني زاده و سيرتي، 1383 ). كم توجهي به نيازهاي ديگر اعضاي خانواده بهداشت رواني آنان را نيز به خطر مي اندازد.
هدف هر جامعه اين است كه شرايطي را آماده كند تا سلامت اعضاي جامعه را تضمين نمايد. بهداشت رواني، داراي سه قسمت است. قسمت اول، نگرش هاي مربوط به خود كه شامل تسلط بر هيجان هاي خود، آگاهي از ضعف هاي خود و رضايت از خوشي هاي ساده مي باشد. قسمت دوم، نگرش هاي مربوط به ديگران، كه شامل علاقه به دوست يهاي طولاني و صميمي، احساس تعلق به يك گروه و احساس مسئوليت در محيط انساني و مادي است . قسمت سوم، نگرشهاي مربوط به زندگي كه شامل، پذيرش مسئوليت ها، انگيزه توسعه امكانات وعلايق خود، توانايي اخذ تصميم هاي شخصي و خوب كاركردن است (ايرواني ونجات، 1378 ). داوني ، تاناهيل وتاناهيل(1996) معتقدند بهداشت رواني يعني توانايي فرد بر رشد استعدادهاي خود و استقلال براي توسعه و به منصه رساندن اين استعدادها.
آنچه در بهداشت رواني بيش از همه مودر نظر است، احترام به شخصيت و حيثيت انساني است، و تا هنگامي كه حيثيت و احترام فرد برقرار نشود، سلامت فكر و تعادل روان و بهبود روابط انساني معني و مفهومي نخواهد داشت (ميلاني فر، 1378 ). قدم نخست دراحراز سلامت رواني، دوري از هر نوع اختلال رواني است . يعني، ابتدا بايد بهداشت رواني، همچون سلامت جسمي تأمين شود تا فرد در سايه نداشتن بيماري رواني به تكا مل خود بيانديشد. بنابراين، براي تأمين بهداشت رواني لازم است عواملي كه بر سر راه رشد و تكامل رواني قرار دارد و ممكن است فرد را به سوي بيماري رواني سوق دهد مشخص و . كنترل شود (گروسي فرشي، و ماني، 1383 )
خانواده نهادي است كه به اعضاي خود احساس امنيت و آرامش مي بخشد وطي هزاران سال پايدارترين و مؤثرترين وسيله حفظ ويژگي هاي فرهنگي و عامل انتقال آنها به نسلهاي بعدي بوده است. زندگي مشترك تنها به منظور تأمين و رفع نيازهاي مادي، اقتصادي و تداوم نسل نيست بلكه پديد آورنده حس مشترك و تفاهم براي وسعت نگرش و امكان دستيابي به فرصت هاي بيشتر است.
خانواده به عنوان يك سيستم عمل مي نمايد زيرا رفتار اعضاي يك خانواده تابعي از رفتار ساير اعضاي خانواده است . در صورت بروز مشكل در رفتار و حالات يكي از اعضا، تعادل خانواده بهم خورده و سيستم خانواده براي حفظ تعادل مجبور است كه وارد عمل شود . تاثير عضوي از خانواده بر روي عضو ديگر خانواده بديهي و روشن است . بطوري كه امكان ندارد در يك خانواده شخصي دچار مشكل شود و اين مشكل بر ديگر اعضاي خانواده تاثير نگذارد .
وجود يك فرد دردمند در خانواده ساير اعضاي خانواده را نيز در وضع ناراحت كننده ، اي قرار مي دهد و ممكن است آنها را نيز دچار تعارض و كشمكش رواني كند (هابرمن 2000 ). اختلال رواني به عنوان حادثه اي تنش زا مي تواند بحرانها را در خانواده تسريع و تشديد كند و انرژي و منابع در دسترس خانواده را از بين ببرد، پيوند ميان بيمار و ديگر اعضاي خانواده را تضعيف نموده باعث بروز بحران در ساختار خانواده شود مارتنزو ادينگتون )2001( نشان دادند كه اعضاي خانواده افراد مبتلا به اسكيزوفرني به طور معني داري استرس ناشي از زندگي با بيمار را داشتند. كالهون ، بكليم و باسورد (2002) نيز دريافتند كه فشار رواني همسران رزمندگان مبتلا به PTSD بيش از اطرافيان است.
همسران منابع حمايت كننده دو جانبه عاطفي و نفساني از يكديگر هستند . حمايت از همسر باعث والدگري مسئولانه و كارآمد، هم در پدران و هم در مادران مي شود. پارسونز ، معتقد است كه پدران در مقايسه با مادران هدفگراتر هستند )لمب، 2004 )
پسراني كه پدران شان در مورد آنها خوش برخورد و پذيرا هستند از لحاظ شناختي برتر مي باشند. پدران مسلط و آزادمنش انگيزه موفقيت را هم در پسران و هم در دختران خود تقويت مي كنند. تشويق هاي پدران همبستگي قابل توجهي با موفقيت هاي آينده فرزندان دارد؛ در عين حال پسران، در مقايسه با دختران، حساسيت كمتري نسبت به فشارهاي محافظه كارانه اعمال شده از سوي مادران دارند .
وجود روابط ايمن و قابل اعتماد بين پدر و فرزند توانايي برقراري ارتباط مثبت با ديگران را پرورش مي دهد. گرمي رابطه پدر و پسر ارتباط مثبتي با كفايت اجتماع ي پسردر آينده دارد. گرمي و صميميت اين رابطه همچنين با عزت نفس و سازگاري شخصيت پسر نيز ارتباط دارد. در مورد دختران نيز مهرورزي پدر با سازگاري و شادكامي در روابط جنسي آينده مرتبط است و روابط سرد با ناسازگاري ارتباط دارد.
معلوم شده است نوجواناني كه از پدرا ن شان رضايت دارند در جنبه هاي مختلف زندگي سازگاري بهتري نشان مي دهند . وجود آشفتگي در روابط پدر و كودك و شكست كودك در همانند سازي با والد همجنس مي تواند باعث بروز اختلالات رواني شود (لمب، 2004)
البته بايد توجه داشت كه هر دو والد در سازگاري رواني كودك سهيم هستند . بزرگسالاني كه داراي بهترين سازگاري در زندگي بوده اند، كساني هستند كه دركودكي روابط گرمي با پدران و مادران كارآمد، در بافتي از يك رابطه زناشويي شاد داشته اند.
هر كدام از مشكلات شديد و مزمن جانبازان و رزمندگان مي تواند به عنوان منبعي براي استرس عمل كرده به بروز افسردگي در اعضاي خانواده منجر شود. چنين وضعي بر انسجام خانواده تأثير سوء گذاشته منجر به بروز مشكلات رواني و اجتماعي مي شود، و حتي گاهي باعث بروز ابهام و تضاد در ايفاي نقش هاي خانوادگي مي گردد . روابط اعضاي خانواده با همديگر همچون حلقه هاي زنجير تو در تويي است كه آسيب ديدگي يكي از آنها مي تواند بر تمامي اعضا اثر بگذاردو اعضاي خانواده يك جانباز، به ويژه همسر او كه با عوامل فشارزاي ويژه اي مواجه بوده همزمان مجبور به ايفاي نقش هاي مختلفي است، نيز از اين قاعده مستثني نيستند (يميني نيا، 1380)
يك پدر به سه دليل ممكن است قادر به ايفاي نقش پدرانه خود نباشد : غيبت دائم (مثلاً به علت مرگ يا طلاق(، غيبت موقت )مثلاً به علت مسافرت يا اسارت(، و اختلال در ايفاي نقش )مثلاً به علت معلوليت يا جانبازي موثر( در هر حال، حذف يا كاهش اقتدارپدر بلافاصله اثرات نامطلوبي در خانواده بر جاي مي گذارد، و علاوه بر اين، اثرات مخرب با تأخيري نيز درپي خواهد داشت (رضاييان و محمدي، 1379). با وجود آن كه بسياري از تحقيقات نشان داده اند وجود مادر مي تواند اثرات نامطلوب كاهش اقتدار پدر بر فرزندان را خنثي كند، اما در مورد همسران جانبازان دچار آسيب هاي روانشناختي كه خود عمدتاً از افسردگي رنج مي برند اين امر چندان صادق نيست . به گزارش جيمز، ويكس)1983 (و ورلند اين گونه مادران نه تنها قادر به ايفاي نقش خود به عنوان تعديل كننده اثرات منفي وجود پدر داراي مشكلات روانشناختي بر فرزندان نيستند، بلك ه افسردگي ، مشكلات رفتاري و هيجاني با فرزندان ، كاهش انگيزه، كاهش ثبات در رفتار، و ارتباط كلامي منفي تر با فرزندان ارتباط دارد .در مطالعه اي كه مسكيني و سردره اي (1381) بر روي 50 نفر از همسران جانبازان و 50 نفر از همسران افراد غيرجانباز، به عنوان گروه كنترل انجام دادند، معلوم شد كه ميانگين ميزان افسردگي در همسران جانبازان به طور معني داري بيشتر از گروه كنترل است. ديويدسون و ملور گزارش داده اند كه خانواده هاي نظاميان بازگشته از جنگ ويتنام كه مبتلا به PTSD بوده اند، در مقايسه با خانواده هاي نظامياني كه دچار اين اختلال نبوده اند، داراي سطوح بالاتري از مشكلات عميق در سازگاري خانوادگي و زناشويي، مهارتهاي والدگري، و وجود رفتارهاي خصمانه بودند. وجود مشكلات روانشناختي در پدر مي تواند منجر به بروز اختلال در عملكرد خانواده، و ايجاد علايمي شبيه علايم و اختلالا ت والد آسيب ديده در فرزندان شود.
بحرينيان و برهاني (1382) نشان داد كه 9/28 درصد از همسران رزمندگان بر اساس آزمون بك داراي افسردگي شديد و عميق بودند . در همسران داراي افسردگي عميق افكار خودكشي، يأس و نااميدي و افت عملكرد به طور وسيع ديده مي شد، به نحوي كه بيش از50 درصد آنها داراي اشتغالات فكري مربوط به مرگ بودند . قابل توجه آنكه آزمون GHQ7/86 درصد از همسران جانبازان را مشكوك به عدم سلامت رواني نشان داد. در مجموع اين پژوهش6/7 درصد از همسران جانبازان را سالم و 4/92 درصد را مشكوك به عدم سلامت رواني معرفي كرد، آزمون بك نيز 7/3 درصد را سالم و 3/96 درصد از آنها را دچار درجات مختلف افسردگي (از مرزي تا عميق) نشان داد.
از مصاحبه با نظاميان آمريكايي كه پس از جنگ كره از اردوگاههاي اسارت آزاد شده بودند معلوم شد كه تقريباً همه آنها در خلال دوران اسارت، مدت زماني دست خوش احساسات كناره گيري و بي تفاوتي بوده اند (نريماني مستعلي بيگلو، 1371 ). اسارت مي تواند هرج و مرج را در سيستم خانواده افزايش دهد و خانواده را بيش از پيش دچار از هم گسيختگي كند. يك پدر هر چند ممكن است در خانواده عملكرد ضعيفي داشته باشد، اما اگر بر اثر اسارت از خانواده دور شود، تاثير مخربي بر نظام خانواده بر جاي خواهد گذاشت. اسارت مي تواند باعث ايجاد ترس از تنها رها شدن در كساني كه در خانه مانده اند و نيز كساني كه در اسارت است شود. بدون ترديد همسران اسرا بشترين لطمات و آسيب هاي جسمي، رواني، عاطفي و اقتصادي را تحمل مي نمايند و بسياري از آنان توان مقاومت در برابر اين همه فشار را ندارند. لذا پژوهش حاضر درصدد پاسخگوئي به اين سؤالات است كه:
آيا بين ميزان سلامت رواني همسران شهدا و ميزان سلامت روان ي همسران ايثارگر تفاوت وجود دارد ؟
آيا بين ميزان سلامت رواني همسران شهدا و ميزان سلامت رواني فرزندان شهدا ارتباط وجود دارد ؟
آيا بين سن همسر شهيد در زمان شهادت همسر با ميزان سلامت رواني آنان ارتباط وجود دارد ؟
آيا بين ميزان سلامت رواني فرزندان شاهد دختر و پسر تفاوت وجود دارد؟
پژوهش حاضر با هدف تعيين ميزان سلامت رواني همسران شهدا ، فرزندان شهدا و همسران ايثارگران و نيز تعيين ارتباط ميزان سلامت رواني همسران شهدا با فرزندان شهدا و تعيين تفاوت ميزان سلامت رواني همسران شهدا وهمسران ايثارگران انجام گرفت.

فرضيه هاي تحقيق
 

1- بين ميزان سلامت رواني همسران شهدا و ميزان سلامت رواني همسران ايثارگر تفاوت وجود دارد.
2- بين ميزان سلامت رواني همسران شهدا و ميزان سلامت رواني فرزندان شهدا ارتباط وجود دارد.
3- بين سن همسر شهيد در زمان شهادت همسر با ميزان سلامت رواني آنان ارتباط وجود دارد.
4- بين ميزان سلامت رواني فرزندان شاهد دختر و پسر تفاوت وجود دارد.

روش
 

جامعه آماري پژوهش حاضر عبارت است از كليه خانواده هاي ايثارگران كه درسال 1386 در استان زنجان ساكن بودند. حجم نمونه از طريق جدول مورگان 251 نفر برآورد گرديد كه براي نمونه گيري از روش طبقه اي تصادفي استفاده شد . براي اندازه گيري ميزان سلامت رواني خانواده هاي ايثارگران از آزمون25 Scl استفاده شد . هرچند قبلاً پايايي ابزار اندازه گيري تعيين ومشخص شده بود. اعتبار آزمون25 scl از طريق محاسبه همساني دروني وضرايب باز آزمايي در نمونه مونث 97% و در نمونه مذكر 98% بدست آمده بود ( نجاريان وداودي، 1380) اما مجددا متخصصان روايي روايي صوري ومحتوايي آن را مورد تاييد قرار دادند. براي تعيين پايايي، پرسشنامه ها بر روي15 نفر از خانواده هاي ايثارگران با فاصله زماني يك هفته اي دوبار اجرا گرديد و ضريب پايايي R= 0/87بدست آمد.
براي جمع آوري اطلاعات، پرسشنامه توسط مجريان و پرسشگران آموزش ديده به خانواده هاي ايثارگران داده شد كه بدون كمك گرفتن از ديگران با دقت سوالات پرسشنامه را مطالعه كرده وسپس گزينه مورد نظر خود را از ميان گزينه هاي پيشنهادي انتخاب نمايند. براي آزمون فرضيه ها از روش همبستگي و آزمون T استفاده شد.

يافته ها
 

در ذيل جداول پراكندگي تعداد اعضاي نمونه آماري ، نتايج اجراي آزمون T برای مقايسه ميزان سلامت رواني همسران شهدا، فرزندان شهدا، همسر ايثارگر و نتايج اجراي آزمون همبستگي سلامت رواني همسران شهدا با فرزندان شهدا و سن همسر شهيد در زمان شهادت همسر با سلامت رواني آنان آورده شده است.
جدول 1- پراكندگي تعداد اعضاي نمونه آماري با توجه به نسبت شهرها ومتغيرها

شهرها

همسر شهيد

همسر ايثارگر

فرزند شهيد

جمع

خرمدره  

5

7

5

17

ابهر

17

19

17

54

خدابنده 

18

19

4

41

زنجان 

84

20

46

140

جمع

124

65

62

251

جدول 2- نتايج اجراي آزمون T براي مقايسه ميزان سلامت رواني همسران شهدا، فرزندان شهدا، همسر آزاده، همسر جانباز

خانواده هاي ايثارگران

ميانگين

تعداد

انحراف استاندارد   T

Sig

همسر شهيد 

02/0

118

66/0

26/2

همسرايثارگر)همسرآزاده و همسر جانباز)

25/1

64

68/0

 

دختر شهيد 

94/0

25

61/0

 

پسر شهيد

90/0

31

65/0

 

فرزند شهيد

92/0    

56

63/0

 

همسر آزاده

40/1    

9

79/0

 

همسر جانباز 

23/1    

55

66/0

 

چون t محاسبه شده بين ميانگين سلامت رواني همسران شهدا و همسران ايثارگران بزرگتر از t جدول05/0< Pاست. بنابراين مي توان گفت بين سلامت رواني همسران شهدا و همسران ايثارگران تفاوت معني داري وجود دارد . از طرف ديگر چون t محاسبه شده بين ميانگين سلامت رواني دختران و پسران شاهد كوچكتر از t جدول05/0≤ P است. بنابراين مي توان گفت بين سلامت رواني دختران و پسران شاهد تفاوت معني داري وجود ندارد.
جدول 3- نتايج اجراي آزمون همبستگي سلامت رواني همسران شهدا با فرزندان شهدا و سن همسر شهيد در زمان شهادت همسر با سلامت روا

موضوع

ميزان همبستگي با سلامت رواني همسران شهدا

Sig

تعداد

سلامت رواني فرزندان شهدا

128/0

158/0

63

سن در زمان شهادت همسر

421/0

001/0

58

ضريب همبستگي محاسبه شده( 128/0 r=) نشان مي دهد بين سلامت رواني همسران شهدا و فرزندان شهدا ارتباط وجود ندارد . همچنين ضريب همبستگي محاسبه شده(421/0 r=) نشان مي دهد بين سن در زمان شهادت همسر با سلامت رواني آنان در سطح 01/0 ارتباط معني داري وجود دارد. يعني هر قدر سن همسر شهيد در زمان شهادت همسر كمتر بود ميزان سلامت رواني آنان بيشتر مي باشد و بالعكس.

بحث و نتيجه گيري
 

پژوهش حاضر با هدف تعيين ميزان ارتباط سلامت رواني همسران شهدا با سلامت رواني فرزندان شهدا و نيز تعيين تفاوت ميزان سلامت رواني همسران شهدا و همسران ايثارگران انجام گرفت.
همانگونه كه نتايج پژوهش نشان داد بين ميزان سلامت رواني همسران شهدا و همسران ايثارگران تفاوت معني داري وجود دارد كه با يافته بحرينيان و برهاني (1382) ، مسكيني و سردره اي )1381(،كالهون، بكليم و باسورد (2002) و ديويدسون و ملور(2001 (انطباق دارد ، هر چند ميزان اختلالات رفتاري كه ايشان ذكر كرده اند به مراتب بيشتر از ميزان اختلالات رفتاري است كه بدست آمده است. اعضاي خانواده يك ايثارگر، به ويژه همسر او كه با عوامل فشارزاي ويژه اي مواجه بوده و همزمان مجبور به ايفاي نقش هاي مختلفي است، داراي سطوح بالاتري از مشكلات رفتاري خواهد بود.
بين ميزان سلامت رواني همسران شهدا با سلامت رواني فرزندان شهدا ارتباط وجود ندارد. هرچند همسران شهدا استرس و مشكلات فراواني داشتند اما با تدابير و راهبردهاي مناسب ، آن عوامل فشارزا را به فرزندان خود منتقل نكردند . همسران شهدا قادر به ايفاي نقش خود به عنوان تعديل كننده اثرات منفي عدم وجود پدر بر فرزندان هستند . همچنين توجه ، احترام و حمايت هاي مردم و سازمان ها و ادارات مختلف از فرزندان و همسران معزز شهدا، اعتقادات ديني و مذهبي آنان ، وجود نگرش مثبت نسبت به شهادت و اعتقادات مذهبي سبب مي شود كه فقدان پدر براي فرزندان، و از دست دادن همسر براي مادر كمتر آسيب زا باشد و عوامل ديگر سبب عدم ارتباط بين سلامت رواني همسران شهدا با سلامت رواني فرزندان شهدا شده است . لازم است بدانيم كه ميانگين سلامت رواني هر دو گروه همسران شهدا و فرزندان شهدا كمتر از يك مي باشند و سالم هستند.
بين سن در زمان شهادت همسر با سلامت رواني آنان ارتباط معني داري وجود دارد . اين يافته پژوهشي را مي توان بر اساس ويژگي مذهبي بودن و حاكميت روحيه اعتقادي بر رزمندگان ايراني و خانواده هاي آنان تبيين نمود. از ميان شيوه هاي مختلف سازگاري با استرس، روش سازگاري ديني از اهميت زيادي در سازگاري جسمي و رواني برخوردار است. به باور بسياري از متخصصان باليني عوامل مذهبي دروني داراي اثرات اجتماعي،فرهنگي، رواني، بدني و خانوادگي بر زندگي فرد است (اليسون و لوين ، 1998)
تقويت اعتقادات مذهبي در تمامي مراحل زندگي يك اقدام پيشگيري كننده جهت كاهش اختلال هاي رواني است. اعتقادات مذهبي بر روي عملكرد انسان تأثير مثبتي دارند، بدين طريق اعمال مذهبي گاه به عنوان تخفيف دهنده اضطراب، احساس گناه، افسردگي، رفع احساس ناامني و غيره به كار مي روند. عملكردهاي مذهبي، نظير حضور در اماكن مذهبي، خواندن كتب مقدس، و شركت در فعاليتهاي ديني با بهداشت رواني همبستگي مثبت دارند . اعتقادات مذهبي علاوه بر تأثير بر بهداشت روان، مي توانند زمينه ساز برخي ويژگي هاي شخصيتي و خلقي در افراد باشند، كه از جمله آنها مي توان به تأثير آن بر منبع كنترل افراد اشاره كرد. مفهوم منبع كنترل، به توانايي آسان در كنترل شرايط و رويدادهاي محيطي معطوف مي گردد. بر اساس اين نظريه افراد به دو دسته تقسيم مي شوند: يكي، افراد داراي منبع كنترل دروني كه خود را بر احساسات، رفتار و شرايط زندگي خود مسلط دانسته در تغيير و اصلاح آن فعالانه مي كوشند . اين افراد موفقيتها و شكست هاي خود را به عوامل دروني خود نسبت مي دهد . آنها در مقابل رويدادهاي زندگي از موضع برتر و فعالانه تري برخوردارند و داراي اعتماد به نفس بيشتري هستند . دوم، افراد داراي منبع كنترل بيروني كه خود را مسلط بر شرايط و رويدادهاي زندگي ندانسته و حوادث زندگي خود را به عوامل بيروني از قبيل شانس، سرنوشت و قدرت ديگران نسبت مي دهند. اين افراد كمتر بر توانمندي ها و تلاش هاي خود متكي بوده از اعتماد به نفس پايينتر، و در مقابل رويدادهاي زندگي از موضعي انفعال پذير برخوردارند.
نتايج تحقيق ابراهيمي و نصيري (1375) ،عظيمي و نوغاني (1379)، عمران نسب وروشن نژاد) 1379 (، سردار پور وهمكارانش (1383) ، گله دار و جوادي (1383)صالحي و همكاران (1386) ، ميرهاشميان (1378) و شجاعي زاده واسلامي)1379(حاكي از نقش مثبت عملكرد مذهبي در معيارهاي سلامت رواني است.
همانگونه كه نتايج پژوهش نشان داد بين ميزان سلامت روان ي فرزندان دختر و پسر شاهد تفاوت معني داري وجود ندارد. اين يافته مغاير با نتايج پژوهش هاي قبلي است، به عنوان مثال، كرامتي، مرادي و كاوه (1384) گزارش كرده اند كه فرزندان دختر خانواده هاي شاهد از نظر سلامت رواني وضعيت بهتري نسبت به فرزندان پسر اين خانواده ها دارند.
در توجيه اين يافتة پژوهش شايد بتوان عامل زمان را دخيل دانست. با توجه به آنكه از زمان شهادت پدر فرزندان شهداي نمونه گيري شده در اين پژوهش حداقل 20 سال مي گذرد(تصادفاً هيچ كدام از فرزندان نمونه گيري شده از فرزندان جانبازان شهيد شده در دوران پس از جنگ نبودند) و اين فرزندان در حال حاضر حداقل 20 سال سن دارند ممكن است هر گونه اثرات ناشي از شهادت پدر بر پسرها تا كنون از بين رفته باشد. وجود نگرش مثبت نسبت به شهادت و اعتقادات مذهبي سبب مي شود كه فقدان پدر براي فرزندان، كمتر آسيب زا باشد و تا حدودي موجبات تسلي خاطر آنها فراهم شود، البته كاملاً هم بدون تاثير نخواهد بود.لازم است بدانيم كه ميانگين سلامت رواني هر دو گروه دختران شهدا و پسران شهدا كمتر از يك مي باشند و سالم هستند .

پيشنهادات
 

- مراكز مشاوره فعالي براي كمك و ارائه خدمات به خانواده هاي ايثارگران و خانواده هاي شاهد اختصاص داده شود. يكي از مسئوليت هاي اين گونه مراكز آگاه سازي همسران شهدا در مورد حساسيت و تأثير پذيري بيشتر پسران شان نسبت به فقدان پدر خواهد بود. اين مراكز مي توانند به مادران آموزش هايي ارائه دهند كه بتوانند با پسران شان به گونه اي رفتار كنن د كه فقدان پدر را كمتر احساس كنند و احياناً در صورت ازدواج مجدد در ايجاد رابطه عاطفي مناسب ميان آنها و ناپدري شان بكوشند.
- فعال نمودن دفتر مشاوره بنياد شهيد و امور ايثارگران براي كمك و درمان مشكلات رفتاري تعدادي از همسران ايثارگر.

محدوديت ها
 

- عدم همكاري تعدادي از ايثارگران زنجاني با پرسشگران در مورد ارائه اطلاعات )تكميل پرسشنامه(
- استفاده از پرسشگران متعدد براي جمع آوري اطلاعات در منطقه زنجان، زيرا تعدادي از پرسشگران بدليل عدم همكاري ايثارگران،به فعاليت خود ادامه نمي دادند.
- در منابع خارجي وا ژه شهادت به معني كه در فرهنگ اسلامي جامعه يافت مي شود، وجود ندارد بلكه كشته شدن در جنگ طرح مي شود به همين دليل پيشينه هايي كه با مفهوم فرهنگ اسلامي جامعه ما انطباق داشته باشد، يافت نگرديد.

- ابراهيمي ،امراله و نصيري ،حميد (1376) بررسي رابطه ميزان افسردگي سالمندان مقيم خانه سالمندان با نگرش و عملكرد هاي مذهبي آنها. اولين همايش بين المللي دين در بهداشت رواني.
- اسلامي، احمد علي، شجاعي زاده، داوود ووكيلي، محمد(138)، بررسي ميزان افسردگي و رابطه ي آن با نگرش مذهبي بودن در دانشجويان پزشكي درسال تحصيلي 78-79 مجله دانشگاه علوم پزشكي كرمان، شماره 43 ، صص: 39-45
- ايرواني، محمود، و نجات، حميد( 1378) مفهوم سلامت روان در مكاتب . روانشناسي. اصول بهداشت رواني، سال اول، شماره 3
- بحرينيان سيد عبدالمجيد، برهاني حسين (1382) بررسي بهداشت روان در يك جمعيت از جانبازان اعصاب و روان و همسران آنان در استان قم. پژوهش در پزشكي، سال 27 ، شماره 4
- حسيني، سيد ابوالقاسم)1380) بررسي مقدماتي اصول بهداشت رواني ، روان درماني و برنامه ريزي در مكتب اسلام. مشهد، انتشارات آستان قدس رضوي.
- خاقاني زاده،مرتضي، و سيرتي، مسعود (1383) تاثير عوامل فردي، خانوادگي، اجتماعي و اقتصادي در تشديد علايم روان پزشكي جانبازان اعصاب و روان. . طب نظامي، شماره 6
- رضائيان حميد و محمدي محمدرضا)1379 (بررسي ميزان اختلالات رفتاري در فرزندان شهدا، مجروحين جسمي و رواني جنگ تحميلي. مجموعه مقالات سومين سمپوزيوم بررسي عوارض عصبي و رواني ناشي از جنگ ، گلبان .
- سردارپور گودرزي ، شاهرخ و همكاران (1383 ). روزه داري در ماه مبارك رمضان و سلامت رواني. انديشه و رفتار (2 پياپي30)26-32
- صالحي، بهرام و پير هادي، مرتضي(1381)، بررسي ميزان شيوع افسردگي و عوامل مؤثر بر آن در دانشجويان ورودي مهر ماه 1379 دانشگاه علوم پزشكي اراك، صفحه 41-46
- عظيمي . ح و ضرغامي ، م (1379) بررسي مقابله مذهبي و ميزان اضطراب در دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي مازندران . مجله علمي پژوهشي دانشگاه علوم پزشكي مازندران ، بهار 1381؛12(34):37-46
- كرامتي هادي، مرادي عليرضا، كاوه منيژه (1374) بررسي و مقايسه كاركرد خانواده و سيماي روان شناختي فرزندان شاهد. نوآوري هاي آموزشي4(11):57-75
- گروسي فرشي، ميرتقي، و ماني، آرش(1383)بررسي وضعيت سلامت رواني . كاركنان شركت پالايش نفت تبريز. دانشور رفتار، سال 11 ، شماره 4
- گله دار ، نسرين و جوادي ،مصطفي . (1385) تاثير قرآن بر كاهش اضطراب دانشجويان . ويژه نامه آموزش پزشكي .
- مسكيني علي، سر دره اي اسماعيل (1381). مقايسه ميزان افسردگي در خانواده هاي جانبازان انقلاب اسلامي مبتلا به اختلالات استرس ضايعه. خلاصه مقالات كنگره سراسري طب نظامي، دانشگاه علوم پزشكي بقيه ا...
- ميرهاشميان ، حميرا (1378) .تأثير اعتقادات مذهبي در شكل گيري منبع كنترل و نيم رخ رواني دانشجويان دانشگاه هاي تهران. تهران :انتشارات دانشگاه اسلامي ، شماره 8، صفحات 69 تا 80
- ميلاني فر، بهروز. (1378). بهداشت رواني. نشر قدس، چاپ هفتم.
- نريماني مستعلي بيگلو، محمد (1371). بررسي افسردگي در آزادگان. پايان نامه كارشناسي ارشد چاپ نشده، دانشگاه علامه طباطبايي.
- يميني نيا، نسرين (1380). بررسي صفات شخصيتي همسران قطع نخاع واعصاب و روان وهمسران افراد بدون آسيب. پايان نامه كارشناسي ارشد چاپ نشده، دانشگاه تربيت معلم.
منبع: مجموعه مقالات همایش ملی فرهنگ ایثار و شهادت/ دانشگاه زنجان
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت :amirpetrucci0261